مدار چهارم دو تصمیم مبنی بر رد نام مستعار برای شاکیانی که ادعای معلولیت دارند را تأیید می کند.



نظرات دور چهارم دوشنبه از قضات رابرت کینگ، ماروین کواتل باوم و هنری فلوید (اسمیت علیه دانشگاه تاوسون. و Doe v. ABA Accredited Univ.) بی سابقه بودند و تصمیمات دادگاه بدوی را بر اساس استاندارد «سوءاستفاده از اختیار» تأیید ،د. این اساساً به این م،ی است که دادگاه استیناف به این نتیجه رسیده است که تصمیمات دادگاه بدوی به وضوح اشتباه نبوده است. به نظر نمی رسد که آنها تنها پاسخ درست ممکن هستند. با این وجود، اقدام دادگاه به اندازه کافی قابل توجه بود. در اینجا یکی از تصمیماتی است که دادگاه تایید کرد، تصمیم قاضی روبین در آن اسمیت علیه دانشگاه تاوسون. (D. Md.):

جان اسمیت، شاکی خود وکالت، شکایت فوق را تسلیم کرد. شاکی مدعی است که از جمله حقوق وی بر اساس قانون توانبخشی نقض شده و به دلیل ناتو، رو، توسط متهم و کارمندانش مورد تبعیض قرار گرفته است.

شاکی به دنبال دستوری است که به او اجازه دهد با نام مستعار “جان اسمیت” این اقدام را ادامه دهد. در حمایت از این درخواست، شاکی حداقل اطلاعاتی را برای حمایت از درخواست خود ارائه می دهد، اما بیان می کند که او “معلول ذهنی” است و به دلیل این وضعیت “انگ انگ شده و تحت رفتارهای متفاوت قرار گرفته است”.. وی اظهار می دارد که ادعاهای مطرح شده در شکایت خود به دشمنی کارکنان متهم نسبت به وی و انتظار آنها مبنی بر اینکه به دلیل ناتو، ذهنی وی خشونت طلب می شود، می باشد. او در ادامه ادعا می کند که

چشم انداز سیاسی [is] به طور فزاینده ای اختلاف نظر در مورد ارتباط کلیشه ای بین بیماری رو، و تیراندازی در مدرسه وجود دارد [and he] در معرض آسیب های جبران ناپذیری قرار می گیرد که ناتو، های ذهنی او را تشدید می کند، اطلاعات خصوصی و حساسی را که تحت قو،ن HIPPA محافظت می شود، به طور دائم در معرض نمایش قرار می دهد، و منجر به از دست دادن فرصت های شغلی آینده می شود که باعث تبعیض علیه شاکی به دلیل تهمت هایی می شود که متهمان توسط ذهنیات ذهنی شاکی ایجاد کرده اند. ناتو،‌ها و بدون چنین حمایت‌هایی، به‌،وان یک شکل بازدارنده شدید برای شاکی در موقعیت مشابه از پیگیری دعوی قضایی در اعمال حقوق خود عمل می‌کنند.

بنابراین، شاکی ادعا می کند که باید به او اجازه داده شود که ادعای خود را با نام مستعار پیگیری کند تا بتواند “فساد را بدون ترس از آسیب جبران ناپذیر به شرایط پزشکی و شغل آینده اش افشا کند.” …

دادگاه تجدید نظر ایالات متحده برای حوزه چهارم ارائه می دهد [under the James v. Jacobson precedent] پنج عامل غیر انحصاری برای تعیین اینکه آیا درخواست برای ادامه با نام مستعار اعطا شود:

[1] آیا توجیه مطرح شده توسط طرف درخواست کننده صرفاً برای جلوگیری از آزار و انتقادی است که ممکن است در هر دعوی قضایی وجود داشته باشد یا حفظ حریم خصوصی در موضوعی حساس و بسیار شخصی باشد. [2] آیا شناسایی خطر آسیب جسمی یا روحی تلافی جویانه برای طرف درخواست کننده یا حتی مهم تر از آن، برای غیر طرف های بی گناه ایجاد می کند. [3] سن افرادی که به دنبال حفظ منافع حریم خصوصی آنها هستند. [4] اعم از اینکه دعوا علیه یک طرف ،تی یا خصوصی باشد. و [5] خطر عدم انصاف برای طرف مقابل از اجازه دادن به اقدام علیه خود به صورت ناشناس….

با در نظر گرفتن عامل اول، به نظر می رسد که ادعاهای شاکی در رابطه با رفتار متفاوت ادعایی وی به دلیل ناتو، ذهنی او “ماهیت حساس و بسیار شخصی” داشته باشد، اگرچه شاکی حق نام مستعار را ندارد “صرفاً برای جلوگیری از آزار و انتقاد که ممکن است در هر دعوی قضایی شرکت کنید.” در در نظر گرفتن شرایط ناتوان کننده و انگ اجتماعی، سایر مدارها تاکید کرده اند که مسائل باید تا چه حد استثنایی و انگ انگیز باشند تا اجازه ناشناس ماندن داده شود. ببینید، به ،وان مثال، Doe v. Blue Cross & Blue Shield United of Wisconsin (7th Cir.1997) (با توجه به اینکه اختلال وسواس فکری-اجباری شاکی یک اختلال “به اندازه کافی شایع” بود و آنقدر “شرم آور” نبود که ناشناس ماندن را تضمین کند). Doe v. UNUM Life Ins. شرکت شرکت از ام. (ND Ca. 2016) (با داشتن “وکیل شاکی که ادعای او مربوط به زم، است که به دلیل بیماری رو، از کار افتاده است” مستحق ناشناس ماندن نبود). دو در مقابل گارلند (SD Ga. 2021). Doe v. Bersk،re Life Ins. شرکت آم. (D. Colo. 2020) (رد درخواست برای ادامه با استفاده از نام مستعار در جایی که درخواست مبتنی بر شرمساری احتمالی به دلیل تشخیص شاکی اختلال استرس پس از سانحه بود). انجام دهید. دو در مقابل هریس (WDLa. 2014) (پیدا ، اختلال رو، شاکی، که «او را دائماً کودکانه و آسیب‌پذیر می‌کرد»، آنقدر انگ نبود که نیاز به ناشناس ماندن داشته باشد). پرونده شاکی شامل شرایط استثنایی نیست.

عامل دوم این است که آیا رسیدگی شاکی به طور علنی “خطر آسیب جسمی یا رو، تلافی جویانه را به همراه دارد.” این عامل توسط شاکی در درخواست خود به غیر از بی،ه نهایی خود که عدم اقدام به صورت ناشناس ممکن است وضعیت وی را بدتر کند و/یا باعث آسیب آتی در شغل شود مورد توجه قرار نگرفته است. ولی “[t]شاکی ممکن است دچار شرمساری شود یا آسیب اقتصادی کافی نیست» تا ناشناس ماندن باشد. جیمز عاملی در برابر اجازه دادن به شاکی برای ادامه کار با نام مستعار تأثیر دارد.

عامل سوم “سن افرادی را که به دنبال حفظ حریم خصوصی آنها هستند” در نظر می گیرد. شاکی صغیر نیست و سن نیز عاملی نیست. بر این اساس، سوم جیمز عاملی در برابر اجازه دادن به شاکی برای ادامه کار با نام مستعار تأثیر دارد.

چهارمین جیمز عاملی در نظر می گیرد که آیا اقدام شاکی علیه یک شخص ،تی یا خصوصی است که اگر شاکی اجازه داشته باشد به طور ناشناس ادامه دهد، ممکن است به طور غیرمنصفانه به شهرت آن لطمه وارد شود. شاکی از دانشگاه تاوسون به ،وان یگانه متهم نام می برد، اما تعدادی از افراد خصوصی را در متن شکایت خود ذکر می کند که به گفته او علیه او تبعیض قائل شده اند. «زم، که یک شاکی ،ت یا فعالیت های ،تی را به چالش می کشد، دادگاه ها بیشتر شبیه هستند[ly] برای اجازه دادن به شاکیان برای اقدام با نام مستعار به غیر از اینکه فردی به طور علنی متهم به تخلف شده باشد.» برخلاف اقدامات علیه اشخاص خصوصی،[a]اقدامات علیه ،ت به شهرت آن لطمه نمی زند[.]” شناسه. بر این اساس، عامل چهارم به نفع اعطای نام مستعار به شاکی نیست زیرا شاکی کارکنان تک تک دانشگاه تاوسون را شناسایی می‌کند و به اعتبار آن افراد خصوصی آسیب می‌زند.

با احترام به پنجم جیمز دادگاه بررسی می کند که آیا “خطر بی انصافی برای طرف مقابل از اجازه دادن به دعوی علیه خود به صورت ناشناس وجود دارد.” در اینجا، شاکی هویت واقعی خود را تحت مهر قرار داده است. بنابراین، اجازه دادن به شاکی برای ادامه کار به نام مستعار برای متهم بی انصافی نیست، زیرا متهم از هویت شاکی کاملا آگاه است.

با سنجیدن همه عوامل در کنار هم، شاکی بار طاقت فرسایی را بر دوش نیاورده که به صورت مستعار در این پرونده اقدام کند و درخواست وی رد می شود. دادگاه متذکر می‌شود که در آینده، شاکی ممکن است اسناد خاصی را تحت مهر و موم یا برای یک دستور حمایتی طبق فدرال رزرو کند. R. Civ. ص 5.2 و 26 (ج)، در صورت وجود.

و در اینجا دومین تصمیمی است که تأیید شد، تصمیم قاضی جان اندرسون در Doe v. ABA Accredited University (ED Va.); از پرونده های پرونده، به نظر می رسد که متهم دانشگاه هافسترا در لانگ آیلند است:

شاکی به دنبال اقدام با نام مستعار جین دو بوده و یکی از متهمان را با نام مستعار دانشگاه معتبر ABA معرفی کرده است. شاکی می خواهد بدون افشای نام واقعی شاکی به دلیل پتانسیل “توجه ملی” و تمایل به حفاظت از برخی اطلاعات خصوصی، پزشکی، مذهبی و خانوادگی اقدام کند.

را طرح دعوی در دادگاه از جمله ادعا کرد که متهم دارای معلولیت بوده است که جزئیات آن از شکایتی که علنی شده است حذف شده است و احتمالاً بخش بزرگی از مبنای درخواست نام مستعار بوده است. (متاسفانه، درخواست نام مستعار به خودی خود مهر و موم شده است، بنابراین من نمی توانم به طور قطع بدانم که دقیقاً چه استدلالی وجود دارد.) اما دادگاه تلاش برای ادامه نام مستعار را رد کرد:

بررسی از [the] پنج عامل نشان می دهد که درخواست شاکیان باید رد شود. اولاً، نگر، شاکی در مورد منافع ملی در مقوله صرفاً تلاش برای جلوگیری از مزاحمت و انتقادی است که ممکن است در دعوا حضور داشته باشد. هر گونه نگر، مشروع مربوط به اطلاعات شخصی بسیار حساس را می توان از طریق ویرایش آن اطلاعات خاص در پرونده های عمومی برطرف کرد. هیچ مدرکی مبنی بر اینکه شاکی یا متهم دانشگاه معتبر ABA با خطر آسیب جسمی یا روحی تلافی جویانه مواجه است وجود ندارد. شاکی فارغ التحصیل کالج است، حداقل یک سال تحصیلات حقوقی را گذرانده است و صغیر نیست. این اقدام علیه دانشگاه، انجمن وکلای آمریکا و و، آموزش است و ممکن است با بی عدالتی قابل توجهی در انجام این اقدام به صورت ناشناس مواجه شوند. به این دلایل، درخواست برای ادامه با نام مستعار رد خواهد شد.

دادگاه ها با الگوی کمی در پس ت،یم ت،یم می شوند، در مورد اینکه چه زم، شاکیان ممکن است به نام مستعار برای محرمانه نگه داشتن معلولیت خود اقدام کنند. قانون دعاوی مستعار.


منبع: https://reason.com/volokh/2023/04/26/fourth-circuit-affirms-two-decisions-denying-pseudonymity-for-plaintiffs-alleging-disabilities/