قضات در مورد محکومیت یقه سفید به کلاهبرداری برای پیمانکار دولتی تقسیم شدند
انتشار: آذر 21، 1403
بروزرسانی: 25 خرداد 1404

قضات در مورد محکومیت یقه سفید به کلاهبرداری برای پیمانکار دولتی تقسیم شدند


تجزیه و تحلیل استدلال
توسط امی هاو
در 11 دسامبر 2024 در ساعت 12:04 بعد از ظهر
شخصی در مقابل دادگاه عالی ایالات متحده قدم می زند.

دادگاه به استدلال های شفاهی رسیدگی کرد ،یس v. ایالات متحده در روز دوشنبه (امی لوتز از طریق Shutterstock)

در بحث های شفاهی روز دوشنبه مشخص نشد که دادگاه عالی چگونه در مورد یک پیمانکار ،تی در منطقه فیلادلفیا که به تقلب متهم شده است، پس از عدم رعایت مفاد قرارداد با هدف ارتقای تنوع، رأی خواهد داد. در ،یس v. ایالات متحده آمریکا، قضات در حال بررسی این موضوع هستند که آیا قو،ن فدرال کلاهبرداری با سیم در مواردی اعمال می شود که در آن متهم از فریب برای انجام معامله ای استفاده می کند که از نظر مالی به قرب، آسیب نمی رساند.

این پرونده از دو پروژه بزرگ ساخت و ساز ،تی در منطقه فیلادلفیا ناشی می شود. Stamatios Kousisis، Alpha Painting and Construction و شرکای تجاری آنها کمترین قیمت را برای هر دو پروژه ارائه ،د.

قراردادها برنده مناقصه را م،م می کرد که بخشی از درآمد خود را صرف پیمانکار، کنند که «شرکت های تجاری محروم» بودند. پیمانکار اصلی پروژه ها، پرداخت هایی را به یک DBE، یک تامین کننده رنگ، گزارش کرد. اما DBE در واقع فقط یک گذرگاه بود که هیچ رنگی را عرضه نمی کرد. در عوض، تامین کنندگان فاکتورها را به DBE ارسال ،د، که سپس فاکتورهای خود را (با یک نشانه کوچک) به آلفا ارسال کرد.

دادستان های فدرال ،یسیس و آلفا را به کلاهبرداری با سیم، توطئه برای ارتکاب کلاهبرداری از طریق سیم و ایجاد اظهارات نادرست متهم ،د. ،ت بر تئوری تحریک متقلبانه تکیه کرد - این ایده که ،یسیس و آلفا قراردادها را با دادن وعده های فریبنده به دست آوردند.

،یسیس و آلفا استدلال ،د که تئوری «تشویق متقلبانه» از ،ت می خواهد نشان دهد که طرحی برای آسیب مالی به قرب، وجود دارد - آسیبی که به گفته آنها در پرونده آنها وجود ندارد.

دادگاه های پایین تر این نظریه را رد ،د و دادگاه استیناف ایالات متحده برای بخش سوم توضیح داد که مشارکت DBE "بخش اساسی قرارداد است".

،یسیس و آلفا محکوم شدند. ،یسیس به 70 ماه زندان محکوم شد، در حالی که آلفا به ،وان م،م به از دست دادن سود خود و پرداخت 500000 دلار جریمه بود.

جفری فیشر به نمایندگی از متهمان، تاکید کرد که قو،ن کلاهبرداری که بر اساس آن ،یسیس و آلفا محکوم شدند، نیازمند طرحی برای کلاهبرداری از منافع مالکیت سنتی است. او تاکید کرد، اگر ،ی - مانند این مورد - پول بپردازد و تمام ارزش اقتصادی آن معامله را بدست آورد، ضرری ندارد.

فیشر به قضات گفت که نظریه مخالف ،ت تقریباً بی حد و حصر خواهد بود و به افرادی که از دروغ های سفید یا پفک برای ترغیب مردم برای ورود به معاملات استفاده می کنند نیز تسری پیدا می کند. او گفت که چنین رفتاری ممکن است مبنای یک دعوای مدنی یا حتی یک "نقض کیفری سطح پایین" باشد، اما کلاهبرداری اموال نیست.

اما اریک فیگین، معاون وکیل کل، به نمایندگی از ،ت فدرال، پاسخ داد که فیشر و مشتریانش از دادگاه می خواهند تا در قانون کلاهبرداری اموال، ،صر زیان مالی را بخواند که «در هیچ کجای متن یافت نمی شود». به گفته او، چنین قاعده ای ،ت را از تعقیب «تقلب پارادایمی» باز می دارد.

قضات بخش اعظم بحث را صرف این ،د که هر دو وکیل را با فرضیاتی برای آزمایش محدودیت های حاکمیت هر یک از طرفین مورد بررسی قرار دهند. به ،وان مثال، قاضی سونیا سوتومایور، از فیشر در مورد سناریویی پرسید که در آن او یک لوله کش معتبر را برای تعمیر توالت خود استخدام کرد، اما به جای آن، یک کارشناس (که گواهینامه نداشت) ظاهر شد.

فیشر اجازه داد که این سناریو تقلب خواهد بود، زیرا ارائه دهنده خدمات «خدمات ارزشمندتری را نوید می دهد» - خدمات یک لوله کش معتبر که «احتمالاً در هر ساعت هزینه بیشتری دریافت می کند».

اما سوتومایور گفت که او ،وماً "نمی داند تفاوت بین آن سناریو" و "این مورد" چیست. در این مورد، او گفت:[t]خدماتی که ،ت برای آن قرارداد بسته بود این بود که نوع خاصی از فروشنده چیزی به من بفروشد.»

فیگین در پاسخ گفت که تمام هدف استخدام یک لوله کش دارای گواهینامه ،ب صلاحیت های اضافی او بود. او پیشنهاد کرد که فیشر استدلال می کند که تا زم، که توالت به درستی تعمیر شده باشد، هیچ تقلبی رخ نداده است، اما او می خواهد «آرامش خاطر بداند که یک لوله کش معتبر است».

قاضی کتانجی براون ،ون فرضیه دیگری را ارائه کرد و از فیشر در مورد سناریویی پرسید که در آن خانواده ای معتقد بودند که داشتن یک پرستار بچه مسیحی بسیار مهم است و شخصی را استخدام می کند که خود را به ،وان یک مسیحی حفظ کند، در حالی که در واقع او چنین نبود.

فیشر اذعان کرد که رفتار پرستار بچه «وحشیانه» خواهد بود. اما، او گفت، اگر پرستار بچه در غیر این صورت کاملاً واجد شرایط باشد و خدماتی را که خانواده درخواست می کند انجام دهد، کلاهبرداری از اموال نیست. او افزود که این خانواده همچنین ممکن است دلایلی برای دعوای مدنی یا اتهامات دیگر داشته باشند. با این حال، اگرچه «استفاده از کلاهبرداری جنایی برای پوشاندن بسیاری از عدم صداقت یا فریبکاری وسوسه انگیز است»، اما حاکمیت ،ت این خطر را دارد که شبکه بسیار گسترده ای ایجاد کند.

گورسوچ از Feigin در مورد تغییر فرضی پرستار بچه پرسید - پرستار بچه ای که قول می دهد از پول برای دانشگاه استفاده کند و خدمات عالی ارائه می دهد، اما سپس از پول برای سفر به مکزیک به جای شهریه دانشگاه استفاده می کند. از گورسوچ پرسیده شد، آیا این کلاهبرداری از طریق پست است؟

فیگین پذیرفت که یک "آرزوی ذهنی" توسط والدینی که پرستار کودک را استخدام می کنند برای حمایت از محکومیت کلاهبرداری کافی نیست. اما اگر پرستار بچه بداند که زن و شوهر او را به خاطر برنامه های او برای استفاده از پول برای دانشگاه استخدام کرده و در مورد آن دروغ می گویند، قبول کرد، در این صورت طبق تئوری ،ت کلاهبرداری است.

سوتومایور بعداً تأکید کرد (و فیگین موافقت کرد) که پرونده در برابر قضات حتی محدودتر از سناریوی پرستار بچه بود، زیرا برنامه های پرستار بچه برای استفاده از پول برای دانشگاه احتمالاً بخشی از قرارداد او با والدین نبود. اما در اینجا، سوتومایور تأکید کرد، استفاده از DBE ها شرط قرارداد با و، حمل و نقل پنسیلو،ا بود.

قاضی النا کاگان فرضیه خود را ارائه کرد - سناریویی که در آن ،ی معتقد است که یک میلیون دلار شمش طلا دریافت می کند اما در عوض یک میلیون دلار زغال سنگ دریافت می کند.

هنگامی که فیشر اصرار داشت که جایگزینی تحت قو،ن کلاهبرداری دارایی، تقلب محسوب نمی شود، کاگان آنچه را که به ،وان تمایز مصنوعی ایجاد شده توسط حکومت فیشر می دید، ذکر کرد. او توضیح داد که اگرچه دریافت کننده زغال سنگ «واقعاً به چیزی که می خواست نمی رسید»، هیچ تقلبی در کار نبود زیرا زغال سنگ ارزشی برابر با طلا داشت. اما اگر همان شخص "یک دلار ضرر" داشته باشد تحت حاکمیت فیشر پوشش داده می شود.

فیشر عقب نشینی کرد و به کاگان گفت که نظریه ،ت هیچ محدودیتی ندارد. او اذعان کرد که قضات او را با "فرضیه های سخت" تحت فشار قرار داده اند، اما او استدلال کرد که چنین مواردی در واقع در دنیای واقعی اتفاق نمی افتد. او پیشنهاد کرد که هدف کل کلاهبرداری اموال معمولی این است که قرب، کلاهبرداری چیزی با ارزش کمتر دریافت می کند. او مشاهده کرد که در سناریویی که شامل جایگزینی زغال سنگ به جای طلا می شود، گیرنده می تواند به سادگی آن را به ،ی که خواهان یک میلیون دلار زغال سنگ است بفروشد.

قاضی کلارنس توماس در مورد فرضیه دیگری که اغلب توسط ،ت به ،وان نمونه ای از کلاهبرداری "پارادایمی" ذکر می شود که تحت حکومت فیشر دشوار است، پرسید. اگر توماس از فیشر بپرسد، به ،وان بخشی از تلاش هایش برای به دست آوردن ،ب و کار شما، یک شرکت قول دهد که خدماتی را به کهنه سربازان اهدا خواهد کرد، اما در واقع این کار را انجام نمی دهد، چه می شود؟

فیشر مجدداً تأکید کرد که این تقلب نخواهد بود، زیرا مصرف کننده هیچ ضرر مالی یا اقتصادی متحمل نشده است.

سپس، توماس پرسید، آیا «هیچ مقدار فریبکاری که به تقلب منجر شود» بدون ضرر مالی یا اقتصادی وجود دارد؟

فیشر پاسخ داد که وجود نخواهد داشت و اشاره کرد که قرارداد در مورد مشتریانش 1100 صفحه است. او به قضات گفت که در تئوری ،ت، "هر منفعت نظارتی که در یک قرارداد نوشته می شود، می تواند منجر به پیگرد تقلب شود که مجازات آن ۲۰ سال زندان است.

کاگان در مورد سناریوی متفاوتی که جانبازان را شامل می شود پرسید: شخصی که در مورد جانباز بودن برای دریافت مزایای جانبازی دروغ می گوید.

فیشر پذیرفت که چنین دروغ هایی مشکل ساز خواهد بود. او گفت: «این فقط دزدی است.

کاگان در مرحله بعد در مورد برنامه ای که برای اعطای قرارداد به کهنه سربازان در نظر گرفته شده است، پرسید. او پرسید که آیا ،ی که در مورد جانباز بودن برای گرفتن یک قرارداد دروغ گفته بود، مرتکب کلاهبرداری می شود، وقتی هدف این برنامه این بود که قراردادهایی را برای کهنه سربازان فراهم کند، نه اینکه «به شغل رویاهایتان دست پیدا کنید؟»

فیشر اصرار داشت که چنین سناریویی را می توان با قانون جداگانه ای که کلاهبرداری از برنامه های ،تی را جرم انگاری می کند، مورد رسیدگی قرار داد. او به کاگان گفت که این یک نقض "ک،یک" از آن قانون است.

برخی از قضات بر نگر، های گسترده تری تمرکز ،د. ،ون به فیشر گفت که او با این ایده که قانون کلاهبرداری در مرکز این پرونده مست،م نوعی ضرر اقتصادی یا دارایی است، "مبارزه" دارد، و خاطرنشان کرد که خود متن قانون شامل چنین ا،امی نیست. او گفت که این یک قانون کیفری است که در آن کنگره بر آسیب های ناشی از رفتار نادرست متهمان تمرکز کرده است.

فیشر به اصطلاح "کلاهبرداری" در قانون اشاره کرد و استدلال کرد که استفاده کنگره از این کلمه شامل سابقه طول، مواردی است که نیاز به خسارت مالی یا اقتصادی دارد.

هم جان رابرتز، هم قاضی ارشد و هم قاضی ساموئل آلیتو نگر، هایی را مطرح ،د که قاضی ها در سایر موارد اخیر که دامنه قو،ن فدرال تقلب را محدود می کنند، ابراز کرده اند. رابرتز این ایده را مطرح کرد که ما مجبور نیستیم «هر نقطه و نقطه در یک قرارداد بزرگ» را فدرال کنیم، در حالی که آلیتو مدعی بود که چنین استدلالی «مثل ابر یا مه بر روی این پرونده آویزان است».

فیگین پاسخ داد که شک و تردید یک «دلیل مستقل» برای ایجاد استثنایی از قانون مورد بحث در این مورد نیست. دادگاه نباید "یک سیگنال به دادگاه های پایین تر ارسال کند که اشکالی ندارد که مسائل را در اساسنامه تنظیم کنیم زیرا ما با انتخاب های سیاست کنگره در مورد گستردگی نوشتن قو،ن تقلب مخالفیم."

گورسوچ و قاضی امی ، بارت بر هر دو طرف فشار آوردند که آیا ،ت می تواند حتی تحت حاکمیت فیشر در مورد این نظریه که PennDOT در واقع پول خود را از دست داده است، برنده شود یا خیر.

فیشر اصرار داشت که ،ت توانایی خود را برای ارائه چنین استدلالی از دست داده است، زیرا (از جمله موارد دیگر) در دادگاه های بدوی گفته بود که نمی دانست آیا PennDOT برای استفاده از DBE هزینه بیشتری می پرداخت.

فیگین پاسخ داد که ،ت در واقع به این استدلال ادامه داده است، که گورسوچ را بر آن داشت تا بپرسد چرا قضات اصلاً باید در مورد این موضوع در مرکز پرونده تصمیم گیری کنند. با این حال، فیگین با این پیشنهاد مخالفت کرد و تأکید کرد که این سؤال در موارد دیگر نیز مطرح خواهد شد.

گرچه مسائل این پرونده مسائل جدی است، اما این مشاجره گاه به گاه لحظاتی از جنجال داشت، از جمله یک مبا، بین آلیتو و فیگین. آلیتو مشاهده کرد که سؤالی دارد که می خواهد از فیشر بپرسد، اما نمی توانست، زیرا رویه عمومی قاضی ها که به وکلای م،ع اجازه می دهند بدون وقفه در طول رد سخنانشان صحبت کنند، نمی توانست.

فیگین از او پرسید که آیا آلیتو می خواهد او پاسخ دهد «به ،وان او یا من؟» وقتی آلیتو اجازه داد که فیگین بتواند «هر کاری را که می خواهید» انجام دهد، فیگین پاسخ داد: «ممکن است تقلب باشد، محترمتان.»

،یسیس و آلفا باید تا سال آینده منتظر بمانند تا ببینند آیا قضات موافق هستند که رفتار آنها نیز تقلبی است.

این مقاله بود ابتدا در Howe on the Court منتشر شد.



منبع: https://www.scotusblog.com/2024/12/justices-split-on-white-collar-fraud-conviction-for-government-contractor/